خسته بود از همه ی آینه ها... :: وبسایت شخصی ندا خاوری

وبسایت شخصی ندا خاوری

وبسایت شخصی ندا خاوری

قدری صبور باش که
این نیز بگذرد
این روز های زرد و غم انگیز بگذرد
آری
بهار پشت زمین لانه کرده است
چیزی نمانده که پاییز بگذرد

محبـوب ترین ها
نظر شما عزیزان
بـه قلـم

خسته بود از همه ی آینه ها...

دوشنبه, ۳ آذر ۱۳۹۳، ۰۶:۵۰ ب.ظ



کوری آمد وسط صحن تو، بینا برگشت 
یک زن ویلچری، روی دوتا پا برگشت 

کافرى تا به ضریح تو نگاهش افتاد. 
سجده ای کرد سپس شیعه ی مولا برگشت 

خسته بود از همه ی آینه ها...تا اینکه 
زشت آمد، متحول شد وزیبا برگشت... 

آنکه در صحن به دنبال شفا امده بود 
با نگاهی به ضریح تو مسیحا برگشت 

زائری گفت چرا اشک ندارم آقا 
نگهش کردی و با دیده ی دریا برگشت 

یک جوان حاجتش این بود: که زن میخواهم 
رفت...تا اینکه شبی پیش تو بابا برگشت 

به گمانم که به طور تو مشرف شده بود 
آنکه با معجزه و با ید بیضا برگشت 

صبح در قامت یک مرد گدا، رفت حرم 
ظهر نزدیک اذان بود که "آقا"برگشت... 

جبرئیل آمده بود ازوسط عرش؛ حرم 
دوسه تا فرش تکان داد و به بالا برگشت... 

نفس خادمتان خورد به آن نصرانی 
در حرم شیعه شد، از مذهب ترسا برگشت 

زائری بود مردد جلوی ترمینال 
مشکلی داشت از اول به خدا با برگشت...




+顔文字(///∇///) のデコメ絵文字 مـَن ایـــمـان دارَم بـه ایـنـکِـه هَـر کـه دِلَــــ見てね(^◇^)┛ キラキラ のデコメ絵文字ــــش هَـــوآیـی تـو شَـــوَد،

 تُـــــو هَـــــوَایَـــــش را داری...



  • ۹۳/۰۹/۰۳
  • ندا خاوری

امام رضا

زیارت

مشهد

نداخاوری

گل واژه های دوستای عزیز (۵)

  • آقای میم عین
  • خیلی قشنگ بود و می تونم اعتراف کنم تا حالا به این قشنگی شعری در این مورد ندیده بودم.

    مخصوصاً جایی که شاعر میگه:
    یک جوان حاجتش این بود: که زن میخواهم 
    رفت...تا اینکه شبی پیش تو بابا برگشت D:

    پاسخ:
    بله.مسلما شاعر خوش ذوقی داشته این شعر..
    انشالله که زیارت مشهدالرضا قسمت همه ی عاشقاش بشه...
    ﺗﻮ ﺭﺍ "ﺩُﺧﺘــﺮ " ﻣﯽﻧﺎﻣﻨﺪ؛
    ﻣﻀﻤﻮﻧﯽ ﮐﻪ ﺟﺬﺍﺑﯿﺘﺶ ﻧﻔﺲﮔﯿﺮ ﺍﺳﺖ…
    ﺩﻧﯿﺎﯼ ﺩﺧﺘﺮﺍﻧﻪ ﯼ ﺗﻮ، ﻧﻪ ﺑﺎ ﺷﻤﻊ ﻭ ﻋﺮﻭﺳﮏ ﻣﻌﻨﺎ ﭘﯿﺪﺍ ﻣﯽﮐﻨﺪ ﻭ
    ﻧﻪ ﺑﺎ ﺍﺷﮏ ﻭ ﺍﻓﺴﻮﻥ!
    ﺍﻣﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﯾﻦﻫﺎ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺩﺭ ﺑﺮ ﻣﯽﮔﯿﺮﺩ …
    ﺗﻮ ﻧﻪ ﺿﻌﯿﻔﯽ ﻭ ﻧﻪ ﻧﺎﺗﻮﺍﻥ، ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﺁﻓﺮﯾﺪﮔﺎﺭﺕ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﺪﻭﻥ
    ﺧﺸﻮﻧﺖ ﻭ ﺯﻭﺭ ﺑﺎﺯﻭ ﻣﯽﭘﺴﻨﺪﺩ ...
    ﺍﺷﮏ ﺭﯾﺨﺘﻦ ﻗﺪﺭﺕ ﺗﻮ ﻧﯿﺴﺖ، ﻗﺪﺭﺕ ﺭﻭﺡ ﺗﻮﺳﺖ
    ﺍﺷﮏ ﻧﻤﯽﺭﯾﺰﯼ ﺗﺎ ﺗﻮﺟﻬﯽ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺳﺘﻪﺍﺕ ﺟﻠﺐ ﮐﻨﯽ؛
    ﺑﺎ ﺍﺷﮏ، ﺭﻭﺣﺖ ﺭﺍ ﺟﻼ ﻣﯽ ﺩﻫﯽ ...
    ﺧﺎﻧﻪ، ﺑﯽ ﺗﻮ ﺳﺮﺩ ﻭ ﺳﺎﮐﺖ ﺍﺳﺖ ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﺷﻮﺭ ﻭ ﻫﯿﺠﺎﻥ ﺯﻧﺪﮔﯽ
    ﺑﺎ ﺻﺪﺍﯼ ﺑﻠﻨﺪ ﺣﺮﻑ ﺯﺩﻥ، ﻭ ﻣﻮﺳﯿﻘﯽ ﮔﻮﺵ ﺩﺍﺩﻥ ﻧﯿﺴﺖ،
    ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺗﺮﻧﻢ ﻻﻻﯾﯽِ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﺑﺨﺸﯽ ﺭﺍ ﻣﯽﻃﻠﺒﺪ ﮐﻪ ﺧﺪﺍ ﺩﺭ ﺟﺎﺩﻭﯼ
    ﺻﺪﺍﯼ ﺗﻮ ﻧﻬﻔﺘﻪ ﺍﺳﺖ ...
    ﺗﻮ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺎ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﮐﺮﺩﻥ ﻭ ﻣﺎﺩﺭ ﺷﺪﻥ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﻣﻌﻨﺎ ﻣﯽﮔﯿﺮﯼ
    ﺗﻮ ﺑﻪ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﻣﻌﻨﺎ ﺩﺍﺭﯼ، ﻣﻌﻨﺎﯼ ﻋﻤﯿﻘﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻭﺍﮊﻩ " ﺩُﺧﺘـﺮ
    ﺑﻮﺩﻥ " ﺍﺳﺖ ...
    ﺍﮔﺮ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻏﻠﻂ ﻭ ﮐﻮﺗﺎﻩ ﻧﻈﺮﯼ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺿﻌﯿﻔﻪ ﺑﺨﻮﺍﻧﺪ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ
    ﻗﻮﯼﺗﺮ ﺍﺯ ﻗﺒﻞ، ﺍﺯ ﭘﺸﺖ ﻫﻤﯿﻦ ﻭﺍﮊﻩ ﺳﺮ ﺑﻠﻨﺪ ﻣﯽﮐﻨﯽ ﻭ ﻟﺒﺨﻨﺪ
    ﻣﯽﺯﻧﯽ
    ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺗﻮ ﺭﺍ " ﺩُﺧﺘــﺮ" ﺁﻓﺮﯾﺪﻩ است.،.
    گاهی چه اصرار بیهوده ای است...!!!
    اثبات دوست داشتَنمان به آدمها...!!!
    معرفتهای بی جایمان...!!!
    دوست داشتَنهای زیادیمان...!!!
    بَها دادنِ بیش از حدمان...!!!
    تلاشهای بی مورد برای حفظ دوستی هایمان...!!!
    اما ...(((
    باور کنید بیشتر دوستمان دارند وقتی...!!!
    دوستِشان نداشته باشیم...!!!
    سُراغشان را نگیریم...!!!
    حتی حالشان را هم نپرسیم...!!!
    وقتی برای آدمهای بی محبتِ امروزی...!!!
    با معرفت بودن...!!!
    و بی معرفت بودن...!!!
    خوبی و بدی...!!!
    یکی است...!!!
    پس چرا خودمان را خسته کنیم...!!!
    .
    .
    .
    میانِ این مردُم باید عاقلانه زندگی کرد نه عاشقانه...
    همین...!!!
     سلام
    پس حدود یک ماه با قسمت 24 مجموعه طنز های انتقادی به روزیم
    منتظر حضور سبزتان هستیم..
    یاعلی
    http://bloggers.blog.ir/1393/09/12
    عمرتون 100شب یلدا
    دلتون قد یه دریا
    توی این شب های سرما
    یادتون همیشه با ما

    شب یلداتون مبارک
    پاسخ:
    یلداتون پربرکت.

    انتخاب با توست؛ می توانی بگویی :صبح بخیر خدا جون، یا بگویی :خدا بخیر کنه صبح شده!

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی