که می ترسانَدَت از من؟؟؟
رها کن آن خدای دور
آن نامهربان معبود
منم پروردگار مهربانت ؛ خالقت...
از گم شدن می ترسم و هی بیراهه میروم،
هی میدوم درون کوچه هایی که تهش بن بست است...
تُـــــو هَـــــوَایَـــــش را داری...
مــا آدمــیم یــا کــه شــما این درســت نــیست
بــایــد حــســاب مــا و شــما را جـــدا کـــنــند
حـــتی کـــبوتران همـــگی خوب واقــفــند
در آســمان صـــحن تـــو بـــاید دعـــا کنــند
در آســمان شـــهر، تـــو پـــیدا ترین کســی
بـــاید کــه جای جای شمــا را طـــلا کــنند
مــن حــدس مــی زنــم که دری در بهشـــت را
هـــم از بــرای نام تـــو {باب الرضـــا (ع)} کنـــند
تـــرکیب آســـمان و زمـــینی، نمی شــودـ
ابـــیات حــق مطلـــبتان را ادا کـــننـــد
{السلامُ علیک یا علی بن موسی الرضا(ع)}
کـــآش کِــنآرِ پَـــنجِـــره فــولآدت..یِک لَـــحظــه سُــــکــوت بـــودُ مَــن بـــودمــُ تـــــو..
یادم باشد که خـــــــدا با من است،
که فرشته ها برایم دعا می کنند،
که ستاره ها شب را برایم روشن خواهند کرد...
یادم باشد که قاصدکی در راه است،
که فردا منتظرم می ماند،
که من راه رفتن میدانم و دویدن،
وجاده ها قدم هایم را شماره خواهند کرد...
اگر روزی دلم گرفت یادم باشد که خدای من اینجا است،
همین نزدیکی ها، و من تنها نیستم...
خـــــدا تنها روزنه ی امیدی است که هیچ گاه بسته نمی شود،
تنها کسی است که با دهان بسته هم میتوان صدایش کرد،
با پای شکسته هم میتوان سراغش رفت،
تنها خریداری است که اجناس شکسته را بهتر بر می دارد،
تنها کسی است که وقتی همه رفتند، می ماند،
وقتی همه پشت کردند آغوش می گشاید،
وتنها سلطانی است که دلش با بخشیدن آرام می شود نه با تنبیه...
خــــدا را برایتان آرزو دارم...
الهـی العـفو!
بـوی ِ نـاب ِ بهشـت می دهـد همـۀ نام های ِ قشـنگ ِتـو
می گذارمشان روی ِ زخــم های ِ د ِ لَ م ..
گفته بودی اَلجَبّـار
یعنی کسی که جُبران می کند همـۀ
شکستگی هایِ د ِ لَ ت را
گفته بودی اَلمُصَـوِّر
یعنی کسی که از نُـو می سازد همـۀ آنچه را ویـران شده است درون ِ د ِ لَ ت
گفته بودی الشّافـی
یعنی کسی که شفا می دهد
تمـام ِ زخم هایِ عمیق و نا علاج را
هوای ِ دلـم سبک می شود
با زمزمـۀ نام هایِ زیبایت نَفـَس میـکِشَم در هوایِ مهـربانی هـایِ نابت ...
به سفره افطار خیره شده ام به کاسه ی شله زرد که با دارچین روی آن نوشته اند یا علی...
آیا سقفی بالای سرت هست؟
نانی برای خوردن، لباسی برای پوشیدن ،و ساعتی برای خوابیدن داری؟!...
ســـــاده که باشــــی
برایت فرقی نمیکند که تجمل چیه
که قیمت تویوتا لندکروز چنده
فلان بنز آخرین مدل ، چند ایربگ داره
زنی که امروز مادربزرگ ماست، روزی همسن و سال ما بوده، ازدواج کرده و مادر یا پدر ما را به دنیا آورد...
روزی تصمیم گرفتم که دیگر همه چیز را رها کنم. شغلم را، دوستانم را، زندگی ام را!