۱۷
دی
آیا سقفی بالای سرت هست؟
نانی برای خوردن، لباسی برای پوشیدن ،و ساعتی برای خوابیدن داری؟!...
مادر عید بود ؛ اصلا" خود ؛ خود بهـار بود...
با خوبی ها و بدی ها، هرآنچه که بود؛ برگی دیگر از دفتر روزگار ورق خورد،
برگ دیگری از درخت زمان بر زمین افتاد، سالی دیگر گذشت روزهایتان بهاری و بهارتان جاودانه باد
خدایــــــــــا!
سرده این پایین، از اون بالا تماشا کن
اگه میشـه بیــــــا پاییـن و
دستـــــای منـــو ها کن