۰۱
دی
که می ترسانَدَت از من؟؟؟
رها کن آن خدای دور
آن نامهربان معبود
منم پروردگار مهربانت ؛ خالقت...
که می ترسانَدَت از من؟؟؟
رها کن آن خدای دور
آن نامهربان معبود
منم پروردگار مهربانت ؛ خالقت...
به سفره افطار خیره شده ام به کاسه ی شله زرد که با دارچین روی آن نوشته اند یا علی...
آیا سقفی بالای سرت هست؟
نانی برای خوردن، لباسی برای پوشیدن ،و ساعتی برای خوابیدن داری؟!...